به گزارش مشرق ، محمد علی ابطحی از آن چهره های جالب دوران
اصلاحات است، کار خود را از بخش صدای، صدا و سیما آغاز کرد و بعد به معاونت
برون مرزی رسید. بخشی از مصاحبه خبرگزاری دانشجو با ابطحی به شرح زیر است :
معمولا ميگويند رئيس دفترها كاناليزور اخباری هستند كه به رئيس جمهور ميرسد آیا در دوران شما هم اينطوري بود؟
ابطحي: بالاخره رئيس دفتر رئیس جمهور كانال رسيدن همه چيز به رئيس جمهور است البته روسا خودشان هم كانالهايي و ارتباطاتي دارند و اين ارتباطات در جامعه باز ايراني خيلي زياد است، اما يك بحثي كه آقاي خاتمي داشت و با بقيه فرق می کرد داشتن سبقه فرهنگي و وزير ارشاد بودن وی بود.
معمولا ميگويند رئيس دفترها كاناليزور اخباری هستند كه به رئيس جمهور ميرسد آیا در دوران شما هم اينطوري بود؟
ابطحي: بالاخره رئيس دفتر رئیس جمهور كانال رسيدن همه چيز به رئيس جمهور است البته روسا خودشان هم كانالهايي و ارتباطاتي دارند و اين ارتباطات در جامعه باز ايراني خيلي زياد است، اما يك بحثي كه آقاي خاتمي داشت و با بقيه فرق می کرد داشتن سبقه فرهنگي و وزير ارشاد بودن وی بود.
ما همیشه از ميزان اهميتي كه آقاي خاتمي
نسبت به روزنامه خواندن می داد كلافه بوديم، آقای خاتمی تمام روزنامهها را
مي خواند، من يادداشتهايي دارم مثلا در صفحه 6 روزنامه مطلبي نوشته بود
كه آقاي خاتمي يك حرف زده بود، برای من مكتوب مي نوشتند كه اين برداشت از
صحبتهاي من غلط است درست نيست در حالی که شاید حتی یک درصد جامعه هم آن را
مورد توجه قرار نداده بودند.
آقای خاتمی یک شخصیت مکتوب دارد و حتی راحت تر از اینکه حرف بزند می نویسد، به همين دليل در مورد خبر رساني به آقاي خاتمي و كاناليزه كردن اخبار کار دشواری بود و این هم به دليل روزنامه خواني هایش بود به طوری که هميشه صبح كه ميآمد شايد بيشتر از نيم ساعتي هيچ كاري به او ارجاع نميشد و فقط تمام روزنامهها را می خواند.
* دايره نفوذتان روي آقاي خاتمي چقدر بود بدون تعارف يعني اگر می خواستند چیزی را بپذیرند به شما می گفتند یا نه؟
ابطحي: ببنيد ما با هم دوست بوديم و از قديم هم دوستی داشتیم ارتباط ما با آقاي خاتمي خوب بود.
آقای خاتمی یک شخصیت مکتوب دارد و حتی راحت تر از اینکه حرف بزند می نویسد، به همين دليل در مورد خبر رساني به آقاي خاتمي و كاناليزه كردن اخبار کار دشواری بود و این هم به دليل روزنامه خواني هایش بود به طوری که هميشه صبح كه ميآمد شايد بيشتر از نيم ساعتي هيچ كاري به او ارجاع نميشد و فقط تمام روزنامهها را می خواند.
* دايره نفوذتان روي آقاي خاتمي چقدر بود بدون تعارف يعني اگر می خواستند چیزی را بپذیرند به شما می گفتند یا نه؟
ابطحي: ببنيد ما با هم دوست بوديم و از قديم هم دوستی داشتیم ارتباط ما با آقاي خاتمي خوب بود.
اگر کسی چیزی می خواست بگوید به خود آقای
خاتمی، به من هم می گفت؛ آقاي خاتمي يك روحيه افراطي مشاورهاي دارد بر
عكس آقاي احمدنژاد كه اول كار ميكند بعد فكر ميكند.
آقاي خاتمي معمولا خيلي روي امري كه مي خواست تصميم بگيرد، فكر و مشورت ميكرد، بيشترین وقت من در دوران رئيس دفتري، جلسه با مشاوران مختلفي بود كه آقاي خاتمي ميگفت نظر آنها را بگيرم.
آقاي خاتمي معمولا خيلي روي امري كه مي خواست تصميم بگيرد، فكر و مشورت ميكرد، بيشترین وقت من در دوران رئيس دفتري، جلسه با مشاوران مختلفي بود كه آقاي خاتمي ميگفت نظر آنها را بگيرم.
* يكي
از انتقادات هم به آقاي خاتمي همین است که ميگويند وی استقلال کمی در
تصميمگیری داشته است، شما به عنوان يك رئيس دفتر چقدر به اين امر معتقديد؟
ابطحي: من نميگويم استقلال تصميمگيري اش كم بود ولي معتقدم زود تصميم نميگرفت و طبيعتا زود تصميم نگرفتن يك سري مشكلات دارد و ممكن است فرصت ها از دست برود. از طرفی هم يك سري خوبيهایي دارد كه تصميمگيريها متقن ميشود؛ تصميمگيري براي رئيس جمهور كار سهلي نيست كه تصميم بگيرد و بعد مرتب آن را عوض كند.
* يكي از وقايعي كه در ابتداي دوران اصلاحات، دولت اصلاحات را با چالش جدي روبهرو كرد، جداي از قتلهاي زنجيرهاي كه پيش از دولت اصلاحات شروع شد و پس لرزههاي آن در دولت اصلاحات بود، بحث ماجراي 18 تير است. اولين خبري كه به شما رسيد چه بود؟ ميخواهيم يك وقايعنگاري را از زبان رئيس دفتر رئيس جمهور از اين واقعه داشته باشيم. آیا از قبل احتمال اين آشوب را ميداديد و اولين خبري كه به شما رسيد چه بود؟
ابطحي: ما بشدت با بسته شدن روزنامه «سلام» مخالف بوديم و معتقد بوديم كه روزنامه سلام در آن شرايط يك روزنامه معتدل قابل قبولي است.
خبر بسته شدن روزنامه سلام برای ما خبر تلخي بود، اما پيش بيني اتفاقات بعدي را هم نمی كرديم و اگر هم ميكرديم كسي گوش به حرف ما نميداد.
حملات آن شب توسط نيروي انتظامي به دانشگاه آن قدر تلخ بود كه رهبري آمدند و در سخنرانيهايشان اشك ريختند و گفتند اين ماجرا بايد پيگيري شود و توسط هر كسي هم كه باشد باید پیگیری شود.
ماجراي 18 تير را اگر از اين نگاه ببينم، متأسفانه در جريانات سياسي يك برش زده ميشود و تنها از يك برهه به بعد را نگاه ميکنند که در اثر آن زير ساختهاي اين اتفاقات كم تر دیده می شود.
تلاش دولت اين بود كه بتواند اين ماجرا را مهار كند؛ يعني بلافاصله يك جمعي از ما به دفتر وزير كشور رفتند كه جلو اين فضا را بگيرند و مهار كنند؛ اما اگر از يك نگاه ديگر ماجرا را نگاه کنیم باید بگوییم كه اگر روزنامه «سلام» فردای آن روز رفع توقيف ميشد، شايد هيچ يك از اتفاقات بعدي نميافتاد.
خيلي هم اصرار كرديم براي رفع توقيف روزنامه «سلام» كه دوباره راهاندازي شود و فضا فضاي آرامي شود، اما نشد و طبيعتا اتفاقاتي افتاد كه از دست همه خارج شد.
* كلاً اصلاح طلبها در حال حاضر در جامعه يك پوزيشني دارند و آن اینکه مردم با این دید که اصلاح طلبها نه در داخل نظام بلکه مابین نظام و یک پایش داخل و یک پایش بیرون نظام است، قسمتی از بدنه داخل نظام و قسمتي خارج از نظام است، وضعيت كنوني اصلاح طلبان را چگونه تفسير ميكنيد، آيا اين را قبول داريد كه يك گروهي از اصلاح طلبان الان نگاهشان به بيرون است و يك گروه هم نه طبيعتاً نگاهشان به داخل است؟ آيا دو شقه بودن اصلاح طلبان را قبول داريد، یا نه؟
ابطحي: نه، من قبول ندارم. من معتقدم اصلاحات يك حزب نيست و يك جريان درون جامه است. اين جريان یک جریان خيلي سالمي است و به همين دليل مورد توجه جامعه مي باشد و معتقدم اگر در جامعه يك فضاي آرامی حاکم باشد، اصلاح طلبي از همه جريانات سياسي ديگر براي جامعه مقبولتر است.
در درون عنوان اصلاح طلبي این مسئله وجود دارد كه اصلاً نميتواند خارج از نظام باشد؛ يعني وقتي يك مجموعهاي ميخواهد به فكر اصلاح باشد، نميتواند همزمان به فكر انقلاب يا تحول خواهي یا دگرگون خواهی باشد.
من اين را ظلم به اصلاحات ميدانم كه بخواهند جريان خارج از نظام را جزيي از نظام بدانند.
شما نگاه كنيد، تا آخرين لحظه قبل از حصر، آقاي موسوي و آقاي كروبي هم روي قانون اساسي و روي خط نوراني امام خميني تاكيد داشتند.
اختلاف نظر ممكن است وجود داشته باشد، اما اين اختلاف نظرها به معني خروج از نظام نيست؛ البته من نميگوييم در جامعه عدهاي خارج از نظام نيستند، خيليها ممكن است دل در گرو خارجي بسته باشند؛ اما به نظرمن آنها راهكار خودشان را دارند.
ابطحي: من نميگويم استقلال تصميمگيري اش كم بود ولي معتقدم زود تصميم نميگرفت و طبيعتا زود تصميم نگرفتن يك سري مشكلات دارد و ممكن است فرصت ها از دست برود. از طرفی هم يك سري خوبيهایي دارد كه تصميمگيريها متقن ميشود؛ تصميمگيري براي رئيس جمهور كار سهلي نيست كه تصميم بگيرد و بعد مرتب آن را عوض كند.
* يكي از وقايعي كه در ابتداي دوران اصلاحات، دولت اصلاحات را با چالش جدي روبهرو كرد، جداي از قتلهاي زنجيرهاي كه پيش از دولت اصلاحات شروع شد و پس لرزههاي آن در دولت اصلاحات بود، بحث ماجراي 18 تير است. اولين خبري كه به شما رسيد چه بود؟ ميخواهيم يك وقايعنگاري را از زبان رئيس دفتر رئيس جمهور از اين واقعه داشته باشيم. آیا از قبل احتمال اين آشوب را ميداديد و اولين خبري كه به شما رسيد چه بود؟
ابطحي: ما بشدت با بسته شدن روزنامه «سلام» مخالف بوديم و معتقد بوديم كه روزنامه سلام در آن شرايط يك روزنامه معتدل قابل قبولي است.
خبر بسته شدن روزنامه سلام برای ما خبر تلخي بود، اما پيش بيني اتفاقات بعدي را هم نمی كرديم و اگر هم ميكرديم كسي گوش به حرف ما نميداد.
حملات آن شب توسط نيروي انتظامي به دانشگاه آن قدر تلخ بود كه رهبري آمدند و در سخنرانيهايشان اشك ريختند و گفتند اين ماجرا بايد پيگيري شود و توسط هر كسي هم كه باشد باید پیگیری شود.
ماجراي 18 تير را اگر از اين نگاه ببينم، متأسفانه در جريانات سياسي يك برش زده ميشود و تنها از يك برهه به بعد را نگاه ميکنند که در اثر آن زير ساختهاي اين اتفاقات كم تر دیده می شود.
تلاش دولت اين بود كه بتواند اين ماجرا را مهار كند؛ يعني بلافاصله يك جمعي از ما به دفتر وزير كشور رفتند كه جلو اين فضا را بگيرند و مهار كنند؛ اما اگر از يك نگاه ديگر ماجرا را نگاه کنیم باید بگوییم كه اگر روزنامه «سلام» فردای آن روز رفع توقيف ميشد، شايد هيچ يك از اتفاقات بعدي نميافتاد.
خيلي هم اصرار كرديم براي رفع توقيف روزنامه «سلام» كه دوباره راهاندازي شود و فضا فضاي آرامي شود، اما نشد و طبيعتا اتفاقاتي افتاد كه از دست همه خارج شد.
* خبري كه آن موقع در مورد تشنج ها به دفتر رئيس جمهور رسيد، چه بود؟ يادتان ميآيد؟
ابطحي: به يادم ميآيد صبح ساعت شش و نيم و هفت بود كه يكي از مسئولان دانشگاه به منزل ما زنگ زد و گفت كه ديشب اين حمله در كوي صورت گرفته و اينجا وضعيت متشنج است. من به آقاي خاتمي گفتم و البته آقاي خاتمي اين مطلب را از قبل، از يكي از راديوها شنيده بود.
بعد بالافاصله به من گفتند كه سريعا وزارت كشور، وزارت علوم، وزارت بهداشت و شوراي عالي امنيت افرادشان را جمع كنند و اگر اشتباه نكنم روز جمعه و تعطيل بود. وزير كشور آن روز تهران نبود و به همین خاطر به دفتر معاون سياسي وزير كشور رفتيم كه براي مهار اين وضعيت تصميمي بگيريم.
ابطحي: به يادم ميآيد صبح ساعت شش و نيم و هفت بود كه يكي از مسئولان دانشگاه به منزل ما زنگ زد و گفت كه ديشب اين حمله در كوي صورت گرفته و اينجا وضعيت متشنج است. من به آقاي خاتمي گفتم و البته آقاي خاتمي اين مطلب را از قبل، از يكي از راديوها شنيده بود.
بعد بالافاصله به من گفتند كه سريعا وزارت كشور، وزارت علوم، وزارت بهداشت و شوراي عالي امنيت افرادشان را جمع كنند و اگر اشتباه نكنم روز جمعه و تعطيل بود. وزير كشور آن روز تهران نبود و به همین خاطر به دفتر معاون سياسي وزير كشور رفتيم كه براي مهار اين وضعيت تصميمي بگيريم.
* كلاً اصلاح طلبها در حال حاضر در جامعه يك پوزيشني دارند و آن اینکه مردم با این دید که اصلاح طلبها نه در داخل نظام بلکه مابین نظام و یک پایش داخل و یک پایش بیرون نظام است، قسمتی از بدنه داخل نظام و قسمتي خارج از نظام است، وضعيت كنوني اصلاح طلبان را چگونه تفسير ميكنيد، آيا اين را قبول داريد كه يك گروهي از اصلاح طلبان الان نگاهشان به بيرون است و يك گروه هم نه طبيعتاً نگاهشان به داخل است؟ آيا دو شقه بودن اصلاح طلبان را قبول داريد، یا نه؟
ابطحي: نه، من قبول ندارم. من معتقدم اصلاحات يك حزب نيست و يك جريان درون جامه است. اين جريان یک جریان خيلي سالمي است و به همين دليل مورد توجه جامعه مي باشد و معتقدم اگر در جامعه يك فضاي آرامی حاکم باشد، اصلاح طلبي از همه جريانات سياسي ديگر براي جامعه مقبولتر است.
در درون عنوان اصلاح طلبي این مسئله وجود دارد كه اصلاً نميتواند خارج از نظام باشد؛ يعني وقتي يك مجموعهاي ميخواهد به فكر اصلاح باشد، نميتواند همزمان به فكر انقلاب يا تحول خواهي یا دگرگون خواهی باشد.
من اين را ظلم به اصلاحات ميدانم كه بخواهند جريان خارج از نظام را جزيي از نظام بدانند.
شما نگاه كنيد، تا آخرين لحظه قبل از حصر، آقاي موسوي و آقاي كروبي هم روي قانون اساسي و روي خط نوراني امام خميني تاكيد داشتند.
اختلاف نظر ممكن است وجود داشته باشد، اما اين اختلاف نظرها به معني خروج از نظام نيست؛ البته من نميگوييم در جامعه عدهاي خارج از نظام نيستند، خيليها ممكن است دل در گرو خارجي بسته باشند؛ اما به نظرمن آنها راهكار خودشان را دارند.